خدا را در هر نعمتى حقى است ، هر که آن حق از عهده برون کند خدا نعمت را بر او افزون کند و آن که در آن کوتاهىروا دارد خود را در خطر از دست شدن نعمت گزارد . [نهج البلاغه]
مسیحیت:
مسیحیت اولیه بسیارى از نظرات یهودیت را در خصوص مسیح موعود پذیرفته، آنها را در مورد عیسى مسیح به کار مىبرد . مسیح موعود در زبان یونانى به Christos ، یعنى مسیح، ترجمه شده است، بدین وسیله عیسى مسیح را با امیدهاى مسیحایى یهودیتیکسان تلقى کرده است . انجیل متى تفسیر این عبارت را در کتاب اشعیاى نبى باب 9، آیه 1 (نسخه انگلیسى باب 9، آیه 2) "کسانى که در تاریکى راه مىپیمایند، شاهد نور عظیم خواهند بود"، در عیسى مسیح متحقق دانسته است (انجیل متى باب 4، آیات 14 - 18). نقل شده که کتاب میکاه نبى باب 5، آیه 1 (نسخهى انگلیسى باب 5 آیه 2) تایید مىکند که مسیح در بیت اللحم به دنیا مىآید (انجیل متى باب 2، آیه 6). آیه 9 از باب 9 کتاب زکریاى نبى به عنوان پیش بینى ورود عیسى مسیح به بیت المقدس تفسیر شده است (انجیل متى باب 21، آیه 5) و اگر داستانى که انجیل متى روایت کرده صحیح باشد، به معنى آن است که عیسى مسیح خواسته استخود را مسیح موعود معرفى کند .
آیه 7 باب 2 مزامیر ("تو پسر من هستى") در ارتباط با غسل تعمید عیسى مسیح نقل شده یا حداقل تلویحا به آن اشاره دارد (انجیل متى، باب 3، آیه 17; انجیل مرقس باب 1، آیه 11; انجیل لوقا باب 3، آیه 22). (اما مسیح موعود در یهودیت پسر خدا تلقى نمىشد) . از کتاب مزامیر داود باب 110، آیه 1 براى اثبات این امر استفاده مىشود که مسیح موعود نمىتواند پسر داوود باشد (انجیل متى باب 22، آیه 44) ; بخشهاى دیگر باب 10 مزامیر داود مؤید تفسیر باب 5، 6 و 7 کتاب عبدانیان است . اما عهد جدید، مسیحا باورى سیاسى مذکور در مزامیر سلیمان را رد مىکند . عیسى مسیح از قبول پادشاهى خوددارى کرد (انجیل یوحنا، باب 6، آیه 15) ; او در برابر پیلات (8) اعلام کرد: "پادشاهى من متعلق به این جهان نیست" (انجیل یوحنا باب 18، آیه 26). با وجود این او را متهم نمودند که ادعاى "پادشاهى یهود" را نموده است (انجیل یوحنا باب 19، آیه 19).
با این حال، اگر چه عهد جدید تصریح مىکند مسیح موعود پسر خداست، اما از عنوان "پسر انسان" نیز استفاده مىکند . طبق اناجیل، عیسى مسیح این عبارت را در مورد خود به کار مىبرد که در چند مورد احتمالا فقط به معنى "انسان" یا "این بشر" بوده است (انجیل مرقس باب 2، آیه 10، انجیل متى باب 11، آیه 8، و نظیر آن; انجیل متى باب 8، آیه 20 و نظیر آن). در چند متن به آمدن پسر انسان در آخر الزمان اشاره شده است (انجیل متى باب 24، آیه 27; باب 24، آیه 37; انجیل لوقا باب 18، آیه 18; باب 18، آیه 23; باب 18، آیه 69; انجیل متى باب 10، آیه 23; انجیل مرقس باب 13، آیه 26) ; اینها حاکى از همان تفسیر دانیال باب 7، آیه 13 کتاب دانیال نبى هستند که در کتاب اول خنوخ و کتاب دوم اسدرا نیز آمده است اما حاوى عنصر دیگرى هم هستند که به موجب آن، عیسى مسیح است که براى بار دوم به عنوان قاضى جهانیان باز مىگردد . گروه سوم منابع مطرح کننده "پسر انسان"، اشارهاى تلویحى به رنج و مرگ مسیح دارند که گاه احیاى او را نیز مطرح مىکنند (انجیل مرقس باب 8، آیه 31; باب 9، آیه 9; باب 9، آیه 31; باب 10، آیه 33; باب 14، آیه 21; باب 14، آیه 21; باب 14، آیه 41; انجیل لوقا باب 22، آیه 48 و غیره). این آیات، دیدگاه رنج مسیح را مطرح مىکنند که در مسیحا باورى یهود کاملا ناشناخته نیست اما هرگز ارتباطى به پسر انسان ندارد .(اگر پسر انسان یهود، گاه "بندهى خدا" توصیف شده باشد فصل مربوط به رنجبنده، در کتاب اشعیاى نبى باب 53 هرگز در مورد او صدق نمىکند) . در انجیل یوحنا، پسر انسان در بیشتر موارد خدائى است که به صورت پادشاه و قاضى توصیف شده، و ضمنا موجودى ازلى در بهشت نیز تلقى مىشود .(انجیل یوحنا باب 1، آیه 51; باب 3، آیه 23; باب 8، آیه 28) ; کتاب عبرانیان باب 2، آیات 6 - 8 باب 8 مزامیر داود را، که در آن "پسر انسان" در اصل به معنى "انسان" بوده، اشاره به عیسى مسیح مىداند، در نتیجه مفهومى معاد شناختى به این عبارت مىبخشد .
ادامه دارد...
نوشته شده توسط : آسمون